راستگو. صادق القول. که گفتارش راست و درست باشد. که راستگویی را پیشه سازد: چو صبح صادق آمد راست گفتار جهان در زر گرفتی محتشم وار. نظامی. سخنگوی و دلیر و خوب کردار امین و راست عهد و راست گفتار. نظامی. مسدد، راست گفتار. (منتهی الارب). و رجوع به راستگو شود
راستگو. صادق القول. که گفتارش راست و درست باشد. که راستگویی را پیشه سازد: چو صبح صادق آمد راست گفتار جهان در زر گرفتی محتشم وار. نظامی. سخنگوی و دلیر و خوب کردار امین و راست عهد و راست گفتار. نظامی. مسدد، راست گفتار. (منتهی الارب). و رجوع به راستگو شود